سخنی با ملتم

روی سخن من در نگاهی کلی با بسیجیان عزیز است.اما در مجموع با همه اقشار و افراد مختلف جامعه مان

 با درود بر خداوند عادل که هر پیامش عدل است و امنیت

و درود بر روح پر فتوح شهدایمان و درود بیکران بر دلاورمردان این سرزمین از مبارزان و مدافعانش تا حامیان و ناصرانش

جا دارد تا قبل از شروع بحث کوتاهی ما حول بسیج و بسیجیان بومی، سلامی به گرمی مرمی های گلوله هایی که بسوی سیبل ظلم در حرکت اند و آزادی از ستم را نشانه رفته اند به ملت تحت ستمم در بلوچستان عزیزداشته باشم

،بلوچستانی که دامنش مهر مادری است و فرزندانش عزیز،سلامی به امید شفای دل مجروح و غمسار تک تک پدران و مادران تکیده حال ،سلام بر صابر زنان شیرزال سرزمینم که روح غیرت و مردانگی را همیشه در این سرزمین با قطره های شیر غیرت خود پروانده اند در سینه تک تک فرزندان سرزمینم.

سلام بر تو ای بلوچ و سلام بر تو بلوچستان که همیشه در تاریخ خود برگ هایی زرین از رشادت و شهامت و شهادت و پیروزی مردان آهنینت بر ظالمان داشته ای و تا به امروز نیز سر در مقابل ظالمین و خائنین خم نکرده ای و مردانه چون مردان اسطوره ایت ایستاده ای.

و اما امروز روزی است که فرزند تو در محاصره فقر و بیکاری تبر دسته ای برای نابودی ات با ناآگاهی از قدر و منزلتت گشته و ناخواسته و نادانسته در همراهی با دشمنان قسم خورده تو و فرزندانت همراه گشته ،بی انکه لحظه ای بیاندیشد برای چه و برای که؟ آری روی سخنم با بسیجیان عزیز است که عزیز اند برای ملتم چون فرزندان این آب و خاک حزین و ظلم زده هستند. و اما در محاصره شدید اقتصادی و بیکاری و فقر به ناچار مجبور به همراهی با دشمنانم گشته اند.دشمنانی که او را در هر حال چه در گذشته و چه در حال حاضر و چه در آینده اعتمادی بر او ندارند و بمثابه دشمن با او رفتار می کنند.و تنها از این اهرم بومی در راستای سرکوب و تنگ شدن محاصره برادرانش استفاده می کند و در امور اجرایی ،برنامه ریزی و استفاده از استعدادهای درخشانش کار نمی گیرند و فقط از او رباتی اسلحه بدست ساخته اند که کنترلش فقط برای شلیک کردن بسوی برادران و ملتش کار می کند.

آری فقط او را بسیجی ساخته اند تا همنوع هم مذهب و هم مسلکش را نابود کند و راه رابرای دشمنان هموارو چون نقشه راه دشمنان با همدستی بسجیان به پایان خود رسید انها نیز به پایان ماموریت خود رسیده اند و در این چنین شرایطی براساس اینکه قدرت مطلق در دست دشمن است یا باید راه همکاری و طوق بردگی تا ابد را بدوش کشند و یا باید مسیر برداران خود را به پیمایند که روزی با دستان خود سینه های انان را دریدند.

 و اما بصورت کلی باید به این سیاست دشمن پرداخت که چه زمان و طی چه سیاستی به امر بسیج کردن مردم پرداخت و چرا از طرف مردم این طرح مورد استقبال قرار گرفت.و چرا با شروع انقلاب به این شیوه استخدام در نهادهای نظامی و اداری دست نزد و چرا اکنون فقط در نهادهای نظامی و در نهاد سپاه پاسداران به این امر مبادرت ورزید؟

بحث را از اینجا شروع می کنیم که ظلم و جنایات رژیم در حق ملت و سرزمینم در بلوچستان با شروع انقلاب شروع و تا ما بین سالهای 1382 جنایات رژیم منجر به قتل بیش از هزاران تن از فرزندان سرزمینم رقم خورد و از این تعداد تا پایان سال 70 بیش از 12000 نفر طبق امار مبارزه با مواد مخدر در ارائه گزارشی از سوی رژیم به سازمان ملل متحد در راستای دریافت کمک های بین المللی در راستای مبارزه با مواد مخدر صورت گرفته بود و این آماری است که رژیم ارائه داده است و امار واقعی کشته شدگان بیش از این مقدرا بوده است.

و اما انچه در این پارگراف از ان بعنوان مبارزه با مواد مخدر بیان کردیم بهانه ای برای سرکوب خلق بلوچ در بلوچستان بوده و چنان چه به تاریخ انقلاب خمینی و حکومت زمان شاه نگاهی داشته باشیم با واقعیت هایی روبر و می شویم که بلوچستان در آن زمان ازمحرومیت و فقر بیشتری رنج می برد و کنترل مرزها در آن زمان نسبت به زمان انقلاب در حد بسیار پایینی کنترل می شد و حکومت مرکزی کنترل چندانی بر امور سرحدات نداشت.با این وجود ورود و تجارت مواد مخدر در آن شرایط در بلوچستان وجود نداشت و اگر افرادی مبادرت به قاچاق مواد مخدر می کردند انگشت شمار و در این میان در سالی یک بار مشاهده می شد که اخبار و رسانه های ان زمان در بحث مواد مخدر بحث و یا خبری از درگیری و کشتار در این مورد داشته باشند. با این تفاصیل قاچاق مواد مخدر و اعتیاد ان در ان زمان یک ننگ قومی محسوب می شد و هم چنین آمار معتادان در ان زمان نیز به همین صورت انگشت شمار بود.چه شد که به محض اینکه جمهوری اسلامی بر سر کار آمد کوپن فروش کفن در راستای مبارزه با مواد مخدر در همان روزهای اول انقلاب شدت گرفت و هزاران تن از فرزندان سرزمینم با این بهانه به پای چوبه های دار ،اعدامهای صحرایی و فله ای و زندانها مملو از فرزندان بلوچ به بهانه قاچاق چی و اشرار گشت. 

به این صورت شروع می کنیم که جمهوری اسلامی با توجه به نگاه سیاسی و قومی که بر منطقه حاکم بود و رژیم قبلی در بحث کنترل بلوچستان توفیقات چندانی نتوانسته بود حاصل کند و تازه پنج دهه از اشغال بلوچستان گذشته بود و نگاه امنیتی نظامی تنها رویکرد و سیاست رژیم گذشته به بلوچستان بود رژیم جمهوری اسلامی نیز در جهت اینکه بتواند نگاه امنیتی نظامی را شدیدتر و کنترل کامل بلوچستان را در دست گیرد رو به سوی انگ های نتراشیده کرد و به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر توانست سرکوب ملت را در سایه این سیاست قانونی جلوه دهد و بدین صورت با قتل هزاران تن از فرزندان بلوچ جایگاه نظامی گری و امنیتی خود را بر منطقه حاکم کرد.و بدین سان از یک سو به قدرت خود در منطقه استحکام بخشید و از سوی دیگر با قتل هزاران تن از بلوچها به زعم خود می توانست مانع از شورشهای مردمی در اینده  شود.

 رژیم جمهوری اسلامی با این حربه سیاسی توانست قتل عام فرزندان بلوچ را تحت لوای مبارزه با مواد مخدر لاپوشالی کند و هم چنین برای سرکوب بیشتر این ملت نگاه نهادهای بین المللی در امر مبارزه با مواد مخدر را بسوی خود جلب و بسته های مالی نظامی هنگفتی نیز به دست آورد.

ادامه دارد...
m.balooch

عدالت نیوز